مهاجر

با بازی فونیکس (که من هنوز نمیدونم ازش خوشم بیاد یا متنفر باشم ازش با اون چشمای سرد و بی روحش!!)

فیلم داستان یه زن مهاجر غیرقانونی هست در سال 1929 که به همراه خواهر مریضش وارد نیویورک میشه ...


من خوشم نیومد ... هیچی نداشت به نظرم! تهش که تموم شد فقط یه سوال موند برام: خب که چی؟

و راستشو بخواین حتی به صفحه ای که داشت محو و سیاه میشد خواهش کردم تموم نشه !!

اما خب محسن میگفت بد هم نبود؛ و نقل ماجرای زندگی آدمها، خودش سوژه خوبیه برای فیلم و در ضمن مشکلات مهاجرین رو نشون میداد...

دیگه حالا خود دانید. از من میشنوید نبینید :دی

ولی اگر دیدید بیاید نظرتونو بگید ببینم مثل من فکر میکنید یا مثل حضرت یار!